داشتم با کامپیوتر بازی میکردم
که مهمون اومد واسمون یه پسر بچه کوچیکم داشتن که به معنای واقعی شیطون بود
فرت و فرت پا میشد میومد تو اتاق من موس رو برمیداشت و نمیزاشت بازی کنم
چند تا چشم قوره اومدم دیدم از رو نمیره بعد چند تا اروم زدم پشت دستش دیدم بابا باز دار اذیت میکنه
دفع اخر که دست زد به موس نامردی نکردم یکی زدم پشت دستش که شتلقققققق صدا داد
مامان پسره با مامانم اومدن تو اتاقم ببینن چی شده من که دنبال یک سوراخ موش میگشتم قایم شم خیلی ناجور زدمش اخه از پشت کامپیوتر پا شدم رفتم رو تخت
بعد با کمال ناباوری دیدم پسر (گودزیلا ) نشست پشت کامپیوتر و داره بازی میکنه یعنی سگ جونی بود اخخخخخ هم نگفت!!!!!
من خودم دیگه از رو رفتممم بیخیال کامپیوتر شدم گفتم با این گودزیلا نمیشه جنگید
فاک و فامیل سگ جونی داریماااااااااااااااا