ازاخلاقای خاص پدرم:موقع غذاخوردن ملچ ملوچ نکنیم,موقع غذاخوردن صحبت نکنیم,همه سرسفره حضورداشته باشیم.
اگراین کارهارو برعکسش عمدا انجام بدیم,پدرگرامی با لگدسوباسایی میاد تو کمرطرف.یک روزشادوخندون همه سرسفره.خواستم پدرروامتحان کنم بیبینم چقدمنو دوس داره عمدا,ملچ ملوچ کردم.باورم نمیشدپدرم منوبزنه.دیدم ازدور یه دست نورانی اومدتوصورتم(شرق صدا داد)
پدر:مگه نگفتم درست غذاتو بخور بی شعور
من:کی گفتی؟حداقل یه آمادگی بده میخای شوت کنی(البته اینهارو تودلم گفتم)
الان دارم دندونامو از روی زمین جمع میکنم#دوست دارم بابایی#