بابام با دو تا البوم کاغذ دیواری امد خونه.
بابام:رژان بابا،بیا تا مامانت نیست تو بپسند سلیقه تو بهتره اخه!
منم با ی غرور کاذب رفتم ببینم و سلیقم رو خرج کنم.
بابام:این خوبه نه ؟؟
من:ممم~~~~ممم نه اصلا!!:)
بابام:خب تو فقط تو رنگ نظر بده!این رنگی چه طوره!
من:~~~~ افتضاه خونه رو تاریک میکنه!
...!؟
بابام:بابایی مگه تو درس نداری نشستی اینجا داری منو نگاه میکنی!
مامانت هم نیومد ببینم اون چی میگه!
اخه بابا خودت گفتی بیام نظر بدم بد مودبانه شوتم میکنی تو اتاق دوباره!!
بابای تحمیل گر و انتقاد ناپذیره من دارم!
اخر هم کار خودش رو کرد!
قیافه مامانم دیدنی میشه بد نصب کردن کاغذ ها ب دیوار!