یه برادر دهه هشتادی کره گودزیلا دارم از گل نازک تر بهش نمی گن اونوقت من و مادرم اون داداشم داشتیم می رفتیم مادرم اتفاقی پاشو گذاشته رو دست داداشم برگشته به من می گه خاک بر سرت پامو گذاشتم رو دست بچه...
..
.
هیچی دیگه از اون موقع تا حالا دارم دنبال پدر و مادر واقعیم می گردم(البته از قبلشم می دونستم سر راهیم اما نه دیگه اینقدر)
همدردیتون تو حلقم.....والا