تولد دختر عموم بود...مارو دعوت کرد بیرون....توی یه پارکی کیک بخوریم....دوستاش بودن...داداشش بود..من بودم با چن تا از فامیلا.....نشسته بودیم کیکو تقسیم کردن ....بشقاب کم بود...دونفری تو یه بشقاب میخوردیم....ما هم که بخور....سره سه سوت کیکمونو با پسر عمومون خوردیم...دو تا از دوستای دخترعموم نتونستن کیکشونو بخورن....تعارف ما کردن...ما هم که چیزی رو رد نمیکنیم....عاقا داشتیم میخوردیم که یهو خوشحال شدم...پیش خودم گفتم دمش گرم...تو کیکش پاستیلم داره....کیکو خوردیم تموم شد...ولی دیدم پاستیله نمیره پایین...از دهنم درش اوردم دیدم آدامسه....!!! گفتم کسی آدامس داشته....یهو دیدم یکی از اون دو تا دوستش رنگش زرد شده...!!!گف من آدامسمو گذاشته بودم کنار بشقابم که دوباره بعد از کیک بخورمش.....أوع أوع أوع...آخه کثافط یه آدامس نو برات میخریدم خودم...این کارا چیه...تازه آدامسش توش تیکه های سبز بود...فک کنم قرمه سبزی خورده بود قبلش...أه أه....دوباره حالم بد شدش...هر چی خواستی فوش بدی أم به دختره بده...به من نگو.......!!!دختره ی کثافطططط
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
5 | 2217 | mani28 |
![]() |
37 | 2808 | sarina_2 |
![]() |
6 | 1702 | amiremooto |
![]() |
7 | 2444 | amiremooto |
![]() |
9 | 1805 | amiremooto |
![]() |
31 | 2585 | amiremooto |
![]() |
3 | 1699 | arash125 |
![]() |
1 | 1404 | amiremooto |
![]() |
1 | 1356 | amiremooto |
![]() |
3 | 1706 | amiremooto |
![]() |
6 | 1354 | amiremooto |
![]() |
8 | 1070 | amiremooto |