عموم تعریف میکرد که یه سک سک برای دختر عمه ی 5 سالم خریده توش پازل بوده اینم اومده سه ساعت التماس کرده عموم براش درست کنه و بعد از کلی زحمت و تقلا عموم قبول میکنه و شروع میکنه به درست کردن پازل دخی عمه ی ما هم نشسته و مثل گربه به کار عموم خیره میشه تا بالاخره این پازله درست میشه ... بعد از لحظاتی سکوت :
دایی تو فکر کردی من خرم نمیتونم پازل درست کنم ؟
-نه دایی نمیتونی
-میتـــــــــــــــــونم میتـــــــــــــــــونم(با جیغاااااااااااا)
-باشه باشه تو میتونی (عموم خرابش میکنه میندازه جلو دخی عمه )
اونم شروع میکنه به تقلا کردن
چند ساعت بعد :
دختر عمه درحالی که پازلا رو جمع میکرده میگه : اره من خرم نمیتونم ... (در افق محو میشه)
دختر عمس من دارم ؟
از بس بعضیا به عمم فحش دادن ناقص العقل شده بدبخت