loading...
ناز چت | سایت ناز
آخرین ارسال های انجمن
爪Ő尺Ť乇乙Д♣73 بازدید : 369 دوشنبه 26 فروردین 1392 نظرات (0)

منشیه شرکتمون از سوسک می ترسه 

داشت می گفت آقای علیان ما قراره سال تحویل هم اینجا باشیم؟ خب کی تعطیلمون می کنی؟؟؟ کلی کار داریم...

گفتم شما 29 تعطیلی

30ام میایی سرکار 

سال تحویل می ری خونه 

دوباره میایی شرکت خخخخخخخخخخخ 

شیرفهم؟بعدم محل جرم و ترک کردم

حالا چ ربطی داره میگم براتون 

یه سوسک دیده سرعتش از سرعت نور هم بیشتر بود یعنی هیچ جوره راه نداشت بزنی بکشیش 

خلاصه دیدم یکی از منشیا اومده می گه آقای علیان سوسک بدو بکشش

رفتم دیدم اصلا 2سانتم قدش نیست بدبخت می گم خب شما که تو شیکمش جا نمیشین چرا ترسیدین

خلاصه بهزار بدبختی کشتمش 

بعد از یربع که سرگرم کار شدن من با صدای بلند گفتم سوووووووووووووووووسک

یهو دیدم اون ترسو تره دویید بیرون بعد که فهمید من شوخی کردم کیفشو برداشت و رفت بیرون از شرکت بعدم زنگ زده می گه من دیگه پامو تو اون خراب شده نمی ذارم انقدر کثیفه که سوسکه همش داره پرسه می زنه اونجا 

فردا هم میام تسویه

بهش می گم خب اگه می دونستم انقدر بی جنبه ای که باهات شوخی نمیکردم بعدم این سوسکه راهشو گم کرده بود بدبخت انقدرم ازت ترسیده بود

عجب منشیه ترسوی بی جنبه ی فرصت طلبی داریما

واقعا که بخاطر یه سوسک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من :-OOOOOOOOOOO

سوسکه که دمر افتاده بود رو زمین:)))))))))))

بازم من خطاب به سوسکه: کوفت کجاش خنده داره

خانوم منشی:ایییییییییییییشششششششش

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام قسمت سایت فعال تر باشه؟
    از مطالب فانی فاز راضی هستی؟؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3114
  • کل نظرات : 502
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 896
  • آی پی امروز : 119
  • آی پی دیروز : 172
  • بازدید امروز : 283
  • باردید دیروز : 1,000
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 7,367
  • بازدید ماه : 283
  • بازدید سال : 191,843
  • بازدید کلی : 3,087,434
  • ارتباط با مدیران