loading...
ناز چت | سایت ناز
آخرین ارسال های انجمن
爪Ő尺Ť乇乙Д♣73 بازدید : 251 دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

آقا خونه پا تلویزیون نشسته بودم موبایلم زنگ زد ناشناس بود ورداشتم مزاحم تیلیفونی بود . هیچی نگفتم . هرچی زنگ زد ورنداشتم.ساعت 10 شب زنگ زد منم بی رودربایستی هرچی فحش بلد بودم اعم از سبز،زرد،بنفش و قررررمممممممزززززز بستم بشو قطع کردم

فرداشبش یه شماره دیگه بم زنگ زد ورداشتم دیدم دختره .قطع کردم باز زنگ زد برداشتم گفت عزیزم خواهش میکنم قطع نکن مام بدمون نیومد شروع کردیم حرف زدن 5دقیقه حرف زدیمو بعد قطع کرد بعد شروع کردم بهش اس ام اسا عاشقونه دادم اونم داد.صبح مامانم بیدارم کرد طبق معمول با این دیالوگ پاشو تنبل خان لنگ ظهر شد پاشو بریم خونه آقا جون(پدری)آماده شدیم رفتیم اونجا دیدم عمه وسطیم از اصفهان اومده عمع بزرگم همه خلاصه اونجا بودن.نشستیم حرفمون گرفت یهو اون عموم که از آزار من لذت میبرد گفت ما تو 2 شب پیش فهمیدیم ممد هم دهنش بی چاک و بنده هم دختر بازه (تصور کنید تو جمع)با اعتماد به نفس گفتم برا چی؟گفت یعنی تو نمیدونی اون تلفونا فحش ه و اس ام اس ا ؟آقا من سرخ سفید شدم نگو دو شب پیش که همه بودن جمع حضرات جمع بوده با تیلیفون به من بدبخت زنگ زدن.تو 2شب تو جمع به من زنگ میزدن. خلاصه آبروم جلو همه رفت.

الانم دارم دنبال دیوار بتی میگردم که سرمو بکوبم توش با یه میله فولادی که بکوبم تو سر خودم و تو سر این افکار شیطانی و مردم آزاری والا فکو فامیله داریم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام قسمت سایت فعال تر باشه؟
    از مطالب فانی فاز راضی هستی؟؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3114
  • کل نظرات : 502
  • افراد آنلاین : 299
  • تعداد اعضا : 896
  • آی پی امروز : 424
  • آی پی دیروز : 154
  • بازدید امروز : 2,421
  • باردید دیروز : 1,600
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4,021
  • بازدید ماه : 4,021
  • بازدید سال : 242,036
  • بازدید کلی : 3,137,627
  • ارتباط با مدیران