loading...
ناز چت | سایت ناز
آخرین ارسال های انجمن
爪Ő尺Ť乇乙Д♣73 بازدید : 235 دوشنبه 26 فروردین 1392 نظرات (0)

تو حالو هوای خودم بودم. داشتم واسه خودم خیال بافی می کردم. در حالی که دو تا دستام تو حفره های دماغم بود خواهرم در اتاقمو باز کردو اومد تو و گفت: اوهوی. حاضر شو می خایم بریم عید دیدنی!!! گفتم چشم. الان حاضر می شم. 5 دقیقه بعد همه حاضر شدیم. 75 دقیقه بعد خواهرمم حاضر شد!

رفتیم عید دیدنی خونه یکی از فامیلا. بهمون میوه دادن شیرنی دادن. نوبت به اجیل رسید بهم تعارف کردن. منم فقط تخمه برداشتم!!! ... بهم گفتن سینا جان از پسته هاش بر دار. منم گفتم ممنون من پسته رو تحریم کردم. همه خندیدن!!! .... آی بابام حرص می خورد... آی حرص می خورد. به بابام اینا که تعارف کردن فک کنم یه 5 کیلویی پسته بر داشتن. اون لحظه به خودم افتخار می کردم که تونستم پسته نخورم....

خلاصه... جونم واستون بگه کـــــــه ... عید دیدنی مون تموم شد و رفتیم خونه

بابامو خواهرمو مامانم هر کدوم دو مشت پسته از تو جیباشون در اوردن. گفتم اینا از کجا؟! گفتن از خونه فامیلا کش رفتیم. ... بابام گفت: خاک توسرت سینا. چرا پسته نخوردی. من: تا وقتی پسته ارزون نشه نمی خورم. اینو گفتم و اشک ریزان رفتم تو اتاقم.

در حالی که دو تا دستام تو حفره های دماغم بود پیش خودم فکر کردم که کاش هیشکی پسته نمی خورد. کاش یه بار با هم متحد می بودیم..... بابام در اتاقمو باز کرد. اومد تو. یه مشت پسته رو میزم گذاشتو رفت. منم تا الان لب به اون پسته ها نزدم. چند بار اومدم بگم گوره بابای اتحاد اما الان میگم گور بابای پسته.........

اصلا به جای پسته زعفرون می خورم ما اینجا تو مشهد دنیای زعفرونیم.......

نتیجه اخلاقی: تو خونه ما در زدن معنی نداره. همیـــــجور میان تو اتاقمو میرن بیرون

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام قسمت سایت فعال تر باشه؟
    از مطالب فانی فاز راضی هستی؟؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3114
  • کل نظرات : 502
  • افراد آنلاین : 131
  • تعداد اعضا : 896
  • آی پی امروز : 320
  • آی پی دیروز : 143
  • بازدید امروز : 1,359
  • باردید دیروز : 1,730
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 7,132
  • بازدید ماه : 45,628
  • بازدید سال : 237,188
  • بازدید کلی : 3,132,779
  • ارتباط با مدیران