یکی ازاقوام ما که خیلی هم بیش ازحد
بی نمک تشریف دارن تعریف می کرد
گفت تازه عروس گرفته بودیم.سفره ناهاروپهن کردیم میخاستیم مشغول خوردن بشیم که ما
شوخیمون گل کردویه چیزی گفتیم
خانومم گفت:کُرّه خرزشته
ماهم قهرکردیمواز سرسفره پاشدیم رفتیم تواتاق زیرپتو
بعدکل خونواده اومدن معذرت خواهی
هرکی یه چیزی میگفت
عروسم گفت بابا به خاطرمن حالا ببخش مامان که چیزی نگفت
من هم اززیرپتوگفتم چیزی نگفته،
بعداز50سال واسه خودمون یه خرحسابی شدیم حالابه من میگه کُرّه خریعنی بایدازنوشروع کنم
همه گفتن بیمزه ورفتن ومنم یه لگد ازخانومم نوش جان کردم